ماهانماهان، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره

عشق و نفسم ماهان

بازم دندون درد..

یکساعتی میشه متوجه شدم دندون نهم نفسم زده بیرون....(از پایین سمت چپ سومی) فدای نق زدنات بشم که فکر میکردم خابت میاد و بی حوصله ای....نگو گل پسرم داره درد دندون تحمل میکنه... .الانم نهارت و خوردی و لالا کردی  از بس خسته بودی...بوس بوس اینم بگم  عاشق هندونست  نفس من..اینم یه عکس از خوردن هندونه تو خونه مامان جون.... کدوم و بخورممممممم.... اهااااااان  فهمیدم....حملهههههههه         ...
1 مرداد 1392

15 ماهگی...وراه افتادن قند عسل

بالاخرهههه نفس مامان تونست بیشتر از دو سه قدم راه بره و خودش بتونه بایسته و بشینه....هوراااااا...               نمیدونم چرا میترسیدی و همش زود خسته میشدی همه میگفتن ساید یجوری افتادی زمین که ترسیدی و نمیخای زیاد راه بری منم زورت نمیکردم تا اینکه (١٢) شب قبل رسیدم مامان جون اینا به خونه که فرداش قرار بود باهم بریم خونشون شما البته با تشویقای مامان و ذوق اینکه زود برسی به ماشین زردت تونستی ٧ قدم خودت بیای طرف من که خیلی لحظه های خوبی بود البته منم داشتم فیلم میگرفتم ..اینقد خوشحال شدم که نگو..فدای قدمای کوچولوت بشم نفس..ایشالا قدمای بزرگ زندگیت و با سلامتی و خوشبختی برداری و ه...
1 مرداد 1392
1